در بخشی از کتاب روانشناسی تاریک میخوانیم :
فریب یکی از ارکان اصلی در روانشناسی تاریک است. مانند بسیاری دیگر از تکنیکهای روانشناسی تاریک، تشخیص اینکه فریب با استفاده از ترفندهای روانشناسی تاریک انجام شده یا نه کار بسیار دشواری است. قبل از اینکه تفاوت یک فریب ساده و تاریک را بررسی کنیم، ابتدا باید بفهمیم فریب دقیقاً به چه معناست.بسیاری از مردم معتقدند که تفاوتی بین دروغ و فریب وجود ندارد. این درست نیست. دروغ نوعی فریب است، اما بههیچوجه تنها چیزی نیست که بتواند باعث اغفال یک فرد شود. بهتر است بهجای در نظر گرفتن فریب بهعنوان «دروغ»، آن را امری «گمراهکننده» در نظر بگیریم. بدانید که هر عمل یا کلمهای که بتواند کسی را به چیز دیگری غیر از حقیقت هدایت کند دقیقاً فریب نامیده میشود. بنابراین، برخی از مظاهر متداول فریب چیست؟ دروغ گفتن، ایجاد ابهام، پنهان کردن حقیقت یا تلاش برای اثبات چیزی نادرست. اینها همه در اشکال مختلف از مصادیق فریب هستند. احتمالاً احساس میکنید که بعضی از این کارها را در مقاطعی خودتان انجام دادهاید. آیا این بدان معناست که همۀ اعمال گمراهکننده نمونههایی از روانشناسی تاریک است؟ اصلاً.همه تا حدودی دیگران را فریب میدهند. مردم ممکن است با نشان دادن رفتاری مانند مهربانی، خجالت یا احساس عدمکفایت، باعث فریب دیگران شوند. مطالعات نشان داده است که بسیاری از افراد، حتی اکثر مردان، در وبسایتهای همسریابی دربارۀ قد خود دروغ میگویند. این دلیل نمیشود که آنها را یک سوءاستفادهگرِ آشنا با روانشناسی تاریک نامید! مردم حتی در مورد طیف وسیعی از مسائل از جمله سلامتی، جاهطلبی و خوشبختی، خود را فریب میدهند. اگر چنین نمونههای منظم و روزمرهای از فریب، معادل فریب تاریک نیست، پس چه چیزی معادل آن است؟
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.