در بخشی از کتاب رازهای روانشناسی تاریک میخوانیم :
ترغیب و متقاعدسازی افراد، بخشی از روابط اجتماعی است، بنابراین باید از قوانین آنها نیز پیروی کرد. هر فرد، تحت تأثیر افرادی که در اطرافش هستند، قرار دارد و به جای انجام کارهای خودش، به سمت انجام کاری که دیگران درحال انجام آن هستند جذب میشود.مردم به طور ناخودآگاه اعمال و عقایدشان را با اطرافیان خود هماهنگ کرده و نحوهی رفتار و تفکرشان را نیز به آنها شبیه میکنند. برای مثال وقتی فردی در شهر بزرگ میشود، احتمالاً خصیصههای اخلاقی افرادی که در همان منطقه زدگی میکنند را در بزرگسالی خواهد داشت و همچنین فردی که در یک خانوادهی مذهبی بزرگ میشود نیز احتمالاً عقاید و تفکرات مذهبی مشابهی به خانواده و اطرافیان خود پیدا کرده و احتمالاً مدت زمان زیادی را صرف نیایش، آموزش و کمک به دیگران خواهد کرد.مردم دوست دارند از تمام کارهایی که اطرافیانشان به آن مشغولند آگاه باشند. در دنیای امروزی، برخلاف حرفهایی همچون «من نمیخواهم پیرو دیگران باشم و من با دیگران فرق دارم»، افراد تمایل به تقلید و مشابهت با دیگران دارند و این امر دیگر به یک وسواس فکری بدل شده است.اصل اثبات اجتماعی وقتی بیشترین بهره را داراست که سوژه نسبت به انجام کاری که در حال انجام آن است اطمینان ندارد و یا گزینههای متفاوتی که در یک شرایط خاص در دسترس اوست بسیار شبیه به یکدیگرند. در این حالت فرد عموماً تمایل دارد که همان کاری را انجام دهد که افراد دیگر وقتی در چنین شرایطی قرار میگیرند انجام میدهند. علت آن این طرز تفکر است که اگر افراد مختلفی، موضوع گزینهی خاصی را انتخاب کردهاند، پس آن گزینه حتماً صحیح است.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.