کودک، خانواده، انسان

در بخشی از کتاب صوتی کودک، خانواده، انسان روش تربیت کودک بر اساس نظرات دکتر هایم جینات می‌شنویم :

سخنرانی دکتر جینات نیم‌ ساعت پس از آن هم ادامه داشت. او نظریه‌ی «وکیل مدافع» فرزند خود بودن را ارائه داد و گفت: «بچه‌ها به‌اندازه‌ی کافی، قاضی، دادستان و شاکی دارند؛ پدر و مادرها می‌توانند وکیل‌مدافع کودک باشند.» او درباره‌ی پذیرفتن همه‌ی احساسات کودکان صحبت کرد و تذکر داد که از به کار بردن شیوه‌های محکوم به شکست، مانند طعنه‌زدن، هشدارهای مکرر و قول دادن پرهیز کنیم. پس از پایان سخنرانی، عده‌ای از والدین که می‌خواستند با دکتر جینات خصوصی صحبت کنند او را احاطه کردند. ما تصمیم گرفتیم به میان جمعیت نرویم. در عوض به فضای سرد بیرون قدم گذاشتیم و در سکوت، به انتظار گرم شدن موتور اتومبیل نشستیم. هر دو می‌دانستیم با چیزی روبه‌رو شده‌ایم که عمیقاً ما را تحت‌تأثیر قرار داده است. با این همه نمی‌توانستیم بگوییم آن چیست. ما آن شب حرف‌هایی شنیدیم که می‌توانست بلافاصله مورد استفاده‌ی کامل قرار گیرد. با این وصف احساس می‌کردیم که این صحبت‌های ساده بر عقایدی عمیق استوار است. در راه برگشت سعی کردیم افکارمان را دسته‌بندی کنیم: آیا ما می‌توانستیم آنچه را که شنیده بودیم به کار بندیم؟ آیا آن‌ها سودمند واقع می‌شد؟ آیا بیان مطالب به شیوه‌های جدید بیان عجیب و غریب نمی‌نمود؟ بچه‌ها چه عکس‌العملی نشان می‌دادند؟ آیا اصلاً آن‌ها متوجه تغییرات می‌شدند؟ آیا برای تغییرات، خیلی دیر نشد بود؟ آیا تابه‌حال صدمه‌های جبران‌ناپذیری بر آن‌ها وارد نشده بود؟ همه‌ی این‌ها را چه‌طور برای همسران‌مان توضیح بدهیم؟