در بخشی از کتاب نیروی حال میخوانیم:
یاد بگیر تا زمان را فقط در موارد عملی زندگی روزانهی خود به کار بگیری – میتوانیم این زمان را زمان ساعتی بنامیم – اما پس از استفاده از آن در این موارد، بلافاصله به آگاهی لحظهی حال برگرد. به این شیوه، دیگر «زمان روانی»، که یکی انگاشتن خود با گذشته و فرافکنی مدام خواهشها به آینده است، در تو انباشته نمیشود.زمان ساعتی، فقط قرار گذاشتن و یا تنظیمِ برنامهی سفر نیست. زمان ساعتی، شامل درس گرفتن از گذشته برای عدمِ تکرارِ اشتباهات، تعیینِ هدفها و گام برداشتن به سوی آنها نیز میشود. پیشبینیِ آینده بر اساس الگوها و قوانینِ فیزیکی و ریاضی و غیره، و نیز یادگیری از گذشته و تدارکِ عملکردی درست بر اساسِ پیشبینیها نیز بخشی از کارکردهای زمان ساعتیست.اما حتی در اینجا، در حوزهی زندگیِ عملی، جایی که نمیتوانیم بدونِ رجوع به گذشته و آینده کاری انجام بدهیم، لحظهیِ حال از اهمیتی اساسی برخوردار است: هر درسی که از گذشته میگیریم، مربوط به لحظهی حال است و در لحظهیِ حال به کار گرفته میشود. تنظیمِ برنامهها و تعیین هدفها و عمل کردن برای رسیدن به هدفها نیز در لحظهیِ حال اتفاق میافتد.مرکز توجهی آدم روشن شده، همواره لحظهیِ حال است. با وجود این، آنها، در حاشیه، نسبت به زمان نیز آگاهی دارند. به تعبیر دیگر، آنها از زمان ساعتی استفاده میکنند، اما از زمان روانی آزاد و رهایند.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.